مناجات ماه رمضانی با خداوند رحمان
شاعر : سید محمد هاشمی
نوع شعر : مناجات با خدا
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : مربع ترکیب
من بدی کـردهام اما تو مـرا بد نـزنی بعد یک عمر که این بندهات آمد نزنی
با همین روی سیاهش به تو رو زد نزنی روی پـیـشـانی او مـهـر نـیـاید نـزنی
باز کـن بـند اسـیـری ز گـرفـتاری را
شامل لطف خودت کن تو گنهکاری را
من خجـالـت زدهام بیـشـتر آبم نـکـنی به تو اصلا نـمـیـاید که حـسـابم نکنی
هـمـه کردند خـرابـم تو خـرابـم نکنی بیجـوابـم نـگـذاری و جـوابـم نـکـنی
معصیت کردم و هر بار تو ستار شدی
من گنهکار و تو آن خالـق غـفّار شدی
آمـدم تـا سـحــر شـام سـیـاهـم بـاشـی تـیـشـۀ بت شـکـن بـار گـنـاهـم بـاشی
بیپـنـاه آمـدم اینجا که پـنـهـاهم باشی میزدم حدس خودم چشم به راهم باشی
بین آغـوش گرفتی تو مرا حس کردم
دل خود را وسط کرب و بلا حس کردم
تا به کی منـتـظر دست تـلـنگـر باشـم آمـدم پـای مـناجـات تو دم خـور باشم
از همه خالی و از لطف خدا پُر باشم این سِـری آمـدهام تـوبـه کنم حُر باشم
یا الـهی تو نـجـات از ته چـاهـم دادی
صد و ده بار عـلی گفتم و راهم دادی
هرکجایی که کریم است دوتا مسکین هست هرکجا دست دعا هست یقین آمین هست
هرکجا شرم کسی هست سری پایین هست هرکجا درد بیاید به یقین تسکین هست
من به رحمانیت دست تو ایـمان دارم
هرچه دارم من از این دیدۀ گریان دارم
هـر قـدم در پی دلـدار دلـم میلـرزید مینهم سر روی دیـوار دلم میلرزید
با پریـشانی و تـکـرار دلـم میلـرزید لب تـشـنه دم افـطـار دلـم مـیلـرزیـد
روزه داران پـریــشـان تـو یـا ثــارلله
به فـدای لـب عـطـشـان تـو یـا ثـارلله
|